تفكـر و تأملـي بـر شعـار سـال 1393(فرهنگ و اقتصاد باعزم ملي و مديريت جهادي):قسمت3

راهكارها و اقدامات پيشنهادي براي تحقق شعار سال 1393 :

موضوعات استراتژيك (اقتصاد و فرهنگ) و راهبردهاي اساسي ( عزم ملي و مديريت جهادي ) به عنوان نقشه راه براي سال 1393 توسط مقام معظم رهبري تعيين و اعلام شد . براي همه آحاد جامعه لازم است كه سهم و نقش خودشان را به عنوان مصرف كننده ، توليد كننده، متوليان اقتصادي و فرهنگي، مؤسسات اقتصادي و فرهنگي، مسئولين و مديران مشخص و در عمل بكوشند تا علاوه بر گفتار و افكارشان، رفتار و كردارشان نيز در راستاي تحقق شعار سال باشد. برخي از اقدامات و راهكارهايي كه به نظر اين جانب در تحقق شعار سال مي تواند مؤثر باشد به شرح ذيل پيشنهاد مي شود قطعاً پيشنهادات ارائه شده خالي از اشكال نيست اميدوارم اساتيد و متخصصان با ارائه راهكارهاي دقيقتر و پيشنهادات مؤثرتر زمينه هاي تحقق شعار سال را هموارتر نمايند:

۱- جنس موضوعات اقتصادي و فرهنگي از جنس پروژه اي نيستند كه از ابتداي سال شروع و در انتهاي سال به بهره برداري برسند، بلكه برنامه ريزي و تلاش مستمري را مي طلبد همين موضوع اقتصاد، 9 سال است كه بصورت مستقيم و غيرمستقيم به عنوان موضوع سال مي باشد لذا نبايد اقدامات و برنامه ها فقط براي يك سال تعريف شوند و با پايان سال پرونده نيز مختومه شود، بلكه توسعه اقتصادي و اعتلاي فرهنگي برنامه ريزيهاي اساسي، جامع و بلند مدتي را مي طلبد.

۲- با شعار سال نبايد برخورد شعاري داشت، شعار سال براي شعار دادن نيست، بلكه شعار بايد با تدبير تبديل به شعور شود و گفتارها در رفتارها و كردارها تجلي يابند. نبايد شعار سال را فقط در سربرگ نامه ها نوشت و سوژه اي براي برگزاري سيمينارها و همايشها شود، بلكه با برنامه ها و راهكارهاي عملياتي و اجرايي در تحقق آن تلاش نمود.

۳- بدون خواستن توانستن امكان پذير نيست، اگر مديران، آحاد مردم ايمان واعتقادي براي اصلاح نداشته باشد. اصلاح و بهبودي محقق نخواهد شد. براي حركت در مسير شعار سال بايد به آن ايمان و اعتقاد داشت. اگر ايمان نداشته باشيم كه موضوعات مهم كشور، اقتصاد و فرهنگ است كه بايد با راهبردهاي عزم ملي و مديريت جهادي تحقق مي يابند، هيچ اقدامي موثر نخواهد بود.

۴-  پس از اعتقاد و ايمان و درك شعار سال بايد بدانيم كه اصلاح و تغيير در دو حوزه بسيار سخت اقتصاد و فرهنگ بصورت تصادفي و شانسي اتفاق نمي افتد، بلكه نيازمند برنامه ريزي و طرح ايده هاي نو مي باشد. و براي اجراي آنها راه دشواري در پيش است، لذا كمرها را بايد محكمتر بست و عزمها را بايد جزمتر نمود و همه با هم با همت بالا تلاش مضاعف نمود.

۵- مديران به عنوان الگوهاي رفتاري و پرچمدار تحول، نقش بسيار مؤثري مي توانند در تحقق شعار سال داشته باشند. هر چه سطوح مديريتي بالاتر شعاع تآثير گذاري آن نيز بيشتر مي شود و لذا مديران بر اساس شيوه مديريت جهادي هر برنامه اصلاحي را بايد از خود و مجموعه خود آغاز نمايند، البته ديگران نيز نبايد منتظر مديرانشان بمانند.

۶- همانطوري كه مقام معظم رهبري بيان فرمودند توسعه و اصلاح اقتصاد و فرهنگ نيازمند عزم و اراده ملي و عمومي است و لذا بايد تلاش شود تا توسعه اقتصادي و فرهنگي در جامعه به يك خواست و جنبش ملي تبديل شود همه بسيج شوند يك دست صدا ندارد و با يك گل بهار نمي شود ولي صدا ها با يك دست آغاز مي شود و بهار نيز با يك گل شروع مي شود. اصلاح و بهبودي بدون مشاركت همه مردم مشكل است و لذا بايد همه را در اين اقدام مشاركت داد.

۷- كمك به اجراي فاز دوم هدفمند كردن يارانه ها يكي از مهمترين رويكردهاي مهم اقتصادي براي تحقق شعار مي باشد همه در هر سطحي كه هستند بايد مشاركت و تلاش نمايند تا بستر و زمينه اجراي مطلوب فاز دوم هدفمند كردن يارانه ها ميسر شود.

۸- دولت در جامعه ما، به عنوان بزرگتر توليد كننده، بزرگترين توزيع كننده و بزرگترين مصرف كننده بايد در تحقق شعار سال پيشقدم باشد و هرگونه اصلاح اقتصادي و فرهنگي را از خود شروع نمايد زيرا دولت ها بيشتر ذره بين نگاههاي تيز بين مردم هستند.

۹- تلاش براي ارتقاي كيفيت محصولات توليدي و ارتقاي استانداردهاي توليد شده بعنوان مهمترين رويكرد اقتصادي بايد مورد اهتمام جدي قرار گيرد تا اعتماد از دست رفته مردم به كالاي ساخت داخل ترميم يافته و از طرف ديگر بايد عرق ملي را براي استفاده كالاي داخل تهييج نمود.

۱۰- براي تعيين و اصلاح فرهنگ مردم آموزش به عنوان مهمترين ابزار تغيير رفتار بايد مورد اهتمام سازمانهاي آموزشي و فرهنگي قرار گيرد زيرا اصلاح و تغيير رفتار با زور، ارعاب و اجبار و از طريق تهيه، تدوين و ابلاغ بخشنامه ها و آيين نامه ها اتفاق نمي افتد، بلكه بايد از طريق آموزش باورها ، نگرشها، انديشه ها و رفتار ها را تغيير و اصلاح نمود.

۱۱- با مقولات فرهنگي نبايد برخورد غير فرهنگي نمود لذا همه سازمانهاي فرهنگي از جمله صدا و سيما، سازمانهاي فرهنگي با هم انديشي هم و بصورت مكمل هم و در كنار هم و تقسيم كار مشخص و بصورت برنامه هاي مدون فرهنگ سازي لازم انجام شود.

۱۲- از فرهنگ غني اسلامي و آموزه هاي ديني و ايراني براي تبيين فرهنگ درست و الگوهاي صحيح مصرف و توليد بايد استفاده نمود و با الگو پذيري و تبعيت از معصومين و بزرگان ديني و ملي در ارتقاي فرهنگي كوشيد.

۱۳- سازمانهاي دولتي و كليه آحاد جامعه با خريد و مصرف لوازم، تجهيزات و ماشين آلات توليدات داخل كشور از توليد كنندگان حمايت نمايند و از خريد و استفاده تكنولوژيهاي مصرف گرا پرهيز نمايند.

۱۴- آموزش و پرورش نقش استراتژيك در ايجاد و تغيير فرهنگ درست جامعه دارد و از طرف ديگر با توجه به فرزند سالاري در جامعه و فرهنگ پذيري در سنين پايين، فعاليت هاي فرهنگي را از دانش آموزان شروع كنند، علاوه بر تاثير بر دانش آموزان اولياء و خانواده آنان نيز متاثر خواند شد، البته حساس سازي معلمان در اين باره نقش مؤثرتري خواهد داشت.

۱۵- زنان به عنوان مديران خانه نقش موثري در اصلاح الگوي مصرف و استفاده از كالاهاي توليدات داخلي دارند لذا در اصلاح و توسعه اقتصادي و فرهنگي بايد مورد توجه و اهتمام بيشتري قرار گيرند.

۱۶- با توجه به تاثير و نفوذ روحانيون و ائمه جمعه و جماعات و ساير افراد با نفوذ جامعه در شكل گيري و اصلاح فرهنگ جامعه پيشنهاد مي شود شعار سال و راهكارهاي تحقق آن در دستور كار افراد مذكور قرار گيرد تا نسبت به تبيين مناسب آن اقدام نمايند.

۱۷- ترويج فرهنگ اعتدال و انجام امور بر اساس تدبير درست و ايجاد اميد و نشاط اجتماعي ازجمله راهكارهاي توسعه اقتصادي و اعتلاي فرهنگ عمومي است كه به عنوان شعار دولت يازدهم همراستا با شعار سال بايد مورد عنايت و اهتمام قرار گيرد.

۱۸- بسياري از سرمايه هاي اجتماعي ما كمرنگ و كاهش يافته است، كه بايد نسبت به ترميم و تقويت سرمايه هاي مذكور برنامه ريزي و تلاش شود. دروغ سرمايه صداقت را كم كرده تهمت از سرمايه اعتماد كاسته است و .....

۱۹- اجراي اقتصاد مقاومتي و تمركز به ظرفيتهاي داخلي به جاي توجه به ظرفيت هاي بيروني و تقويت دروني به عنوان مهمترين رويكرد اقتصادي و فرهنگي بايد مورد عنايت قرار گيرد.

۲۰- بايد توجه نمود كه اصلاح در اقتصاد و فرهنگ امور تدريجي است يك شبه ايجاد نمي شد و تا يك شبه نيز تغيير و اصلاح نمي شود. لذا نبايد انتظار معجزه داشت بلكه هر كس بايد خودش معجزه گر باشد و دقت و تدبير را نبايد فداي سرعت نمود.

تفكـر و تأملـي بـر شعـار سـال 1393(فرهنگ و اقتصاد باعزم ملي و مديريت جهادي):قسمت2

ارتباط بين مولفه هاي چهارگانه شعار سال 1393:

همانطوري كه مي دانيم همه زير سيستم هاي ابر سيستم اجتماعي با همديگر در كنش و واكنش هستند يعني اينكه همه سيستم هاي اجتماعي از همديگر تاثير پذير و بر همديگر تاثير گذارند ،اما شدت تاثير گذاري و تاثير پذيري سيستم ها از همديگر يكسان نيستند ولذا در همين راستا مي توان گفت كه اقتصاد و فرهنگ به عنوان سيستم هاي اجتماعي از همديگر متاثرند ولي تاثير فرهنگ بر اقتصاد و شايد بر ساير سيستم هاي اجتماعي بسيار پر رنگتر و بيشترمي باشد .

اگر رفتار مصرف كنندگان و توليد كنندگان را به عنوان بخش مهمي از اقتصاد بدانيم هم رفتار وكردار مصرف كنندگان و هم رفتار وكردار توليد كنندگان متاثر از فرهنگ آنان مي باشد. لذا براي تغيير الگوهاي رفتاري مصرف كنندگان وتوليد كنندگان بايد فرهنگ آنان اصلاح شود و مشكل نيز همين جا است كه اصلاح و تغير در فرهنگ كارآسان و ساده اي نيست فرهنگ دير شكل مي گيرد و دير نيز اصلاح مي شود.

همانطوري كه مي دانيد رفتار مصرف كنندگان در كشور ما به عنوان يك متغير مهم اقتصادي رفتار والگويي درستي نيست بر اساس مطالعات انجام شده هر آنچه به سلامتي انسان مضر است ميانگين مصرفي جامعه ما از نرم جهاني بيشتر است و مصرف هرآنچه براي سلامتي مفيد است ميانگين مصرف جامعه ما پايين تر از نرم جهاني است به عنوان مثال در مصرف اقلامي مثل نوشابه، نمك، روغن،دارو، لوازم آرايشي، كود و سم و ....كه مصرف آنها براي سلامتي مضر هستند، نرم مصرفمان بالاتر از نرم جهاني است.

ولي در مصرف اقلامي مثل شير، ميوه، مركبات،سبزيجات ،زيتون ،ماهي ،عسل و... كه به سلامتي مفيد هستند نرم مصرفمان پائين تر از نرم جهاني است .پيام اين دو جمله آيا غير از اين است كه الگوي مصرفي مان درست نيست؟ و بايد اصلاح شود؟

از طرف ديگر در برخي از منابع زير مصرفمان درست نيست واسراف وجود دارد از جمله مصرف انرژي ،فرآورده هاي نفتي، مصرف گاز، مصرف بنزين ،مصرف برق،مصرف آب ، مصرف نان، مصالح ساختماني، توليد زباله و...

 رفتار توليد كنندگان نيز همچون رفتار مصرف كنندگان به عنوان متغير مهم ديگر اقتصادي مشكلاتي دارد. و حتي دليل مصرف زياد را نيز مي توان در طراحي وتوليد كالاها جستجو نمود به عنوان مثال ميانگين مصرف بنزين در خودروهاي توليد خارجي بطور متوسط 5/5 ليتر در 100كيلومتر است ولي در ايران به حدود 11 يا 12 ليتر در100 كيلومتر نيز مي رسد كه در اين بخش شايد مصرف كنندگان خيلي مقصر نباشند. پائين تر بودن بهره وري در بخش توليد، بالا بودن قيمت تمام شده محصولات، كيفيت پائين كالاي توليد شده، عدم اعتماد به كالاهاي داخلي ،نگاه كوتاه مدت به سود و... از جمله مشكلات توليد در جامعه ماست كه بدون تغيير باورها ،نگرش ها و رفتارهاي توليد كنندگان اصلاح نخواهد شد. وقتي كه مقام معظم رهبري يك سالي را به عنوان اصلاح الگوي مصرف و سالي ديگر را به عنوان حمايت از توليدملي نامگذاري مي نمايند در واقع به معضلات اصلي اقتصاد ايران اشاره درستي مي فرمايند. ولي بدون اصلاح فرهنگ توليد كنندگان و مصرف كنندگان رفتار مصرفي و توليدي در جامعه اصلاح و تغيير نخواهد كرد.

رشد و توسعه اقتصادي واعتلاي فرهنگي عمومي جامعه تنها با عزم واراده ملي و مديريت جهادي امكان پذير است به عبارت ديگر رشد و توسعه اقتصادي واعتلاي فرهنگي عمومي جامعه بدون عزم اراده ملي وبدون مديريت جهادي امكان پذير نمي باشد. با تفكر در شعار سال مي توان فهميد كه مقام معظم رهبري اولا دو مقوله مهم و استراژيك را كه اقتصاد و فرهنگ باشند مورد اهتمام قرار داده اند ثانياً روش وطريق اجراي موضوعات استراتژيك را نيز بيان فرموده اند. به عبارت ديگر امسال هم شعار بيان شده وهم چگونگي تحقق شعار نيز تبيين شده است. دو موضوع مهم واستراتژيك به عنوان اقتصاد و فرهنگ و دو راهبرد اساسي به عنوان عزم ملي ومديريت جهادي براي تحقق شعار سال مد نظر قرارگرفته است. امروز رشد و توسعه اقتصادي و اصلاح فرهنگ جامعه نه يك انتخاب، بلكه ضرورت اجتناب ناپذير است .لذا رشد و توسعه اقتصادي مبتني بر اصلاح فرهنگ درجامعه بايد به يك جنبش و حركت ملي در كشور تبديل شود، تامردم نخواهند و اراده نكنند هيچ اتفاقي نخواهد افتاد براي همين منظور همه آحاد مردم بايد بسيج شوند، دولت، مردم، مسئولين و همه و همه بايد تلاش كنند تا شعار سال به يك نهضت ملي تبديل شود. همه بايد از خودشان و از كارشان در هر جايي و در هر منصبي كه هستند شروع كنند و منتظر ديگران نمانند. از طرف ديگر از شيوه هاي موجود مديريتي نمي توان انتظار معجزه داشت  و با توجه به اينكه اصلاح در اقتصاد وفرهنگ كار دشواري است، لذا با روشهاي متداول مديريتي امكان پذير نمي باشد بلكه بايد از شيوه مديريت جهادي استمداد طلبيد.